گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
داستان های بحارالانوار
جلد پنجم
دشمنی با خاندان علی علیه السلام


هشام کلبی از پدرش نقل کرده که می گفت:
من مدتی را در میان بنی اود که قبیله ای از بنی سعد هستند، زندگی نمودم. آنان به زن و فرزند خود دشنام دادن به علی علیه السلام را می آموختند. روزی مردی از آنها که از طایفه عبدالله بن ادریس بود نزد حجاج بن یوسف آمد و سخنی گفت که حجاج خیلی عصبانی شد و با تندی او را جواب داد. مرد گفت:
- حجاج! با من چنین تندی نکن. زیرا هر فضیلتی که قریش و قبیله بنی ثقیف از آن برخوردار باشد، در ما نیز شبیه آن هست.
حجاج: شما چه فضیلتی دارید؟
مرد: در میان ما کسی نیست که زبان به بدگویی عثمان بگشاید و هرگز در قبیله ما سخن بدی به او گفته نشده است.
حجاج: درست است، این یک فضیلت است.
مرد: در میان ما هرگز خارجی دیده نشده است.
حجاج: این هم فضیلت دیگری است.
مرد: در جنگ همراه با علی بن ابی طالب علیه السلام فقط یک نفر از ما شرکت کرد و همین کار سبب شد وی از چشم ما بیفتد و گوشه گیر شود و نزد ما هیچ گونه ارزش و ارجی نداشته باشد.
حجاج: این هم فضیلتی است.
مرد: میان ما رسم است هرکس بخواهد زن بگیرد اول از زوجه خود سؤال می کند آیا علی علیه السلام را دوست دارد و از او به خوبی یاد می کند؟ اگر گفت آری! با او ازدواج نمی کند.
حجاج: درست است. این هم نوعی فضیلت است.
مرد: هیچ پسری در قبیله ما به نام علی، حسن و حسین یافت نمی شود و هرگز دختری را به اسم فاطمه نامگذاری نکرده ایم.
حجاج: این هم فضیلتی است.
مرد: وقتی حسین به جانب عراق آمد، زنی از قبیله ما نذر کرد اگر او کشته شود، ده شتر قربانی کند. وقتی که کشته شد به نذر خود عمل نمود.
حجاج: مورد قبول است.
مرد: مردی از قبیله ما را دعوت به بیزاری و لعن علی علیه السلام نمودند. او گفت که من از گفته های شما بیشتر انجام می دهم: نه تنها از علی بلکه از حسن و حسین نیز بیزارم و آنان را هم لعن می کنم.
حجاج: درست است. این هم فضیلت دیگری است.
مرد: خلیفه مسلمانان - عبدالملک - ما را بسیار احترام می کرد، بطوری که درباره ما می گفت شما یاوران وفادار من هستید.
حجاج: درست است، این هم امتیاز دیگری است.
مرد: در کوفه جذابیت و ملاحتی به اندازه جذابیت و ملاحت قبیله بنی اود وجود ندارد. حجاج در این وقت خندید و آتش غضب او فرو نشست. هشام کلبی نیز از قول پدرش نقل می کند که خداوند به خاطر کارهای زشت قبیله بنی اود نعمت ملاحت و جذابیت را از آنان گرفت.(74)